اینقدر ازش خجالت کشیدم هیچ وقت تو عمرم شرمنده و خجالت زده کسی نشدم
تنها خجالت زده و شرمنده دادشمم
چقدر بهم خوبی میکنه ولی من ی ذره هم نمیتونم جبران محبتاش رو بکنم
بخاطر من چقدر خودش رو ب سختی انداخت
چقدر برای اینکه من رو از تنهایی دربیاره خودش رو ب آب و آتیش زد
کاش میشد ی ذره از خوبیاش رو جبران کنم
خدایا مراقب داداشم و خانووومش باش نذار تو زندگیشون سختی بکشن طعم تلخ جدایی رو بکشن
خدا نذار ازهم جدا بمونن
ای کاش ی کاری ازم برمیومد ک کمکشون کنم
ای کاش میتونستم ی کاری بکنم
تو زندگیم همیشه ضعیف بودم
چون پول نداشتم چون جرات حرف زدن نداشتم
ولی تازه فهمیدم ک پول همیشه خوش بختی نمیاره همیشه باعث دوست داشتن کسی نمیشه
آدم دنیای پول رو داشته ولی نتونه با خانوادت صحبت کنی چ فایده
آخ وقتی تو خیابون آدم ها رو میبینم دلم میگیره
شاید پول نداشته باشن ولی تنها نیستن ب کسی ک دلشون میخواد میتونن عشق بورزن
ولی من چی
هیچی
هیچ کسی رو ندارم
ای کاش ی روزی بتونم همه حرفای دلم رو ب داداشم بگم
ک بدونه خیلی دوستش دارم تنها کسی ک تو زندگیم دارم
آخ ک دیگه نمیدونم چی بنویسم
واااای نمیدونم چی بگم
تا آذر هرچی شد شد اگر ن من ومن
دیگ دنبال هیچ کسی نمیرم
دیگ در دلم رو میبند
اگر هم دلم بگه این خوبه میزنم تو دهنش
بهترین راه همیشه مشکل ترینه
منم ک کم مشکل نداشتم اینم روش
نظرات شما عزیزان: